شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6...

19
1 page www.98iia.com یکقانه خاموش عاش: برات ن نازنی نام کتاب:قانه خاموش یک عاش نامویسند ن ه:ن براتی نازنی ـ ــدوهشتیا برنو کار ژانر: عاشقانه،در ام<<www.98iia.com>>

Transcript of شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6...

Page 1: شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6 ت:شوماخ هناقشاع کی ارب ین نزان مرواب !دش زاب میور هب

1 page

www.98iia.com

ن برات : عاشقانه خاموشیک نازنی

یک عاشقانه خاموش کتاب:نام

کاربرنودوهشتیاــ ـ نازنین براتی ه:نویسند نام

امعاشقانه،در ژانر: <<www.98iia.com>>

Page 2: شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6 ت:شوماخ هناقشاع کی ارب ین نزان مرواب !دش زاب میور هب

2 page

www.98iia.com

ن برات : عاشقانه خاموشیک نازنی

Page 3: شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6 ت:شوماخ هناقشاع کی ارب ین نزان مرواب !دش زاب میور هب

3 page

www.98iia.com

ن برات : عاشقانه خاموشیک نازنی

:خالصه

!افتد ینم فاقفقط با مردن ات مرگ،

!شود و نه تمام یست که نه شروع م یزندگ نیمرگ، هم یگاه

:مقدمه

...داند یچه م یکس

...که یکس دنیچند بار دلتنگ شدم از د ختم،یمن، امروز چند بار فرو ر که

!تو بود هیشب راهنشیپ فقط

.استیحس دن نیکننده تر وانهیلحظه، د کیاوقات، حسرت تکرار یگاهباهات یکه اشتباه ی! شبیاشتباه من از همون شب بود، همون شب لعنت

منو اگه خودخواه ببخش !بهت دل بستم و عاشقت شدم یآشنا شدم، اشتباه یبهانه الک کیمتقاعد کردن خودم، یاگه نتونستم درکت کنم، اگه برابودم، م!جور نکرد

!یباهام بدکرد ،ی! با دلم بدکردیکرد بد

.! همش مقدمه... همش خالصههه

ادته؟ی ،یخواست یرو م نیهم ؟یدیدفعه فرق کرد، د نیا یول

!ها انیپا هیخاص باشه، متفاوت از بق انمونیپا یدوست دار یگفت بهم

:شیماه پ دو

!یبگو دوستم دار _

Page 4: شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6 ت:شوماخ هناقشاع کی ارب ین نزان مرواب !دش زاب میور هب

4 page

www.98iia.com

ن برات : عاشقانه خاموشیک نازنی

!تو اول +

!نکن یطور نیا ما،ی! عه نگهینه د _

!باشه وروجک کوچولو! قهر نکن، دوستت دارم +

:رو کج کردم و معترض گفتم دهنم

!ن؟یهم _

!کوچولو یرو هم نگفت نیتو که هم +

نظرت؟ه سال کوچولوعه ب ستیکوچولو؟ ب یگ یم یچرا ه _

.دفعه رفتم رو هوا کیسمت مخالفم، که رو با حالت قهر برگردوندم روم

!نیو بزار زمر من (غیج) _

!شه ینچ، نم +

.نی، زشته! بزارم زما _

!! بگویاول بگو دوستم دار +

و من یواقع وونهید کیبود، وونهی. ددمیرو بردم عقب و از ته دلم خند سرم!کوچولو وونهید کیخودش شده بودم! نیهم ع

دوستت دارم! خوبه؟ _

ن؟ینچ. فقط هم +

:زدم غیچشم هاش، زبونم رو در آوردم و ج یزدم تو زل

Page 5: شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6 ت:شوماخ هناقشاع کی ارب ین نزان مرواب !دش زاب میور هب

5 page

www.98iia.com

ن برات : عاشقانه خاموشیک نازنی

بگم یم! به کرو دوست دارم! عاشقش وونهید نیاس! من االن هایا یاآه _!وونهید کی وونهی! دموونشیه؟ دآخ

:زدم غیگازش گرفتم و دوباره ج یول ،دهنم ینشست رو دستش

...یارو خبر کنم! آه ایتموم دن خوام یم _

خودش ه؟یشد! مگه شوخ ینم ره،یزدنم رو بگ غیج یکرد جلو یسع دوبارهه؟یپس مشکلش چ ،باشم وونهیخواست د

د.کنن ی. همه دارن نگاهمون میو بردر تر! آبرومون واشی ش،یه +

:بلند تر کردم و رو به آسمون گفتم ور صدام

ا _ .همه عالم و آدم خبردار بشن خوام یم بزار بشنون... اصال

:بلند تر از قبل ادامه دادم هام رو باز کردم و دست

...ایدن یاآه _

ماین !پارک هم همانا یچمن ها یرو مونییمن همانا و پخش شدن دوتا غیجتونستم باور کنم که فرشته ها هم یشک م یبود که ب یواقعا خالص بود، کس

دخترونه خودم غرق شده بودم که دستم افکار یتو د!مرد باشن دتونن یم.شد و من هم به دنبالش بلند شدم دهیکش

و؟ر من یبر یکجا م _

د!پاهات باشن ریز ایکه همه دن ییخوب! جا یجا کی +

!حاال چشم هات رو باز کن +

Page 6: شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6 ت:شوماخ هناقشاع کی ارب ین نزان مرواب !دش زاب میور هب

6 page

www.98iia.com

ن برات : عاشقانه خاموشیک نازنی

**** باز شد! باورم میبه رو ایرو کیاز یا چهیچشم هام باز شدند؛ اما انگار در

بند اومده زبونم! من یپا ریگ به اسم تهران، درست زر شهر بز کیشد، ینمو مثل ستادهیکه کنارم ا یشخص نیشهر و هم ا نیبود، فوق العاده بود! هم ا

.شده ییبایهمه ز نیخودم محو ا

!خوشگله یلیخ _

!یلیاز خ شتریب ییخ +

.دوختم ماینهای به چشم وچشم برداشتم و نگاهم ر میاز روبه رو یسخت به

وروجک؟ یکن ینگاه م یبه چ +

!خودم یایبه دن_

:ادامه دادم الیخ یباال و من، ب دیپر ابروش

که دوست دارم تا ابد درش ییایازش سر درآوردم، دن ییهویکه ییایبه دن_!جا وجود نداره چیکه مثلش ه ییایغرق بشم! دن

من، دیشا اینه از تعجب، از عشق! ،یزد، نه از خوشحال یهاش برق م چشمرا نگاهم! طور باشه نیدوست داشتم که ا یعنیطور برداشت کرده بودم، نیا

که ییکامال متفاوت باجا ییایشدم، دن میپا ریز یایچرخوندم و دوباره محو دن!کنم یم یدر آن زندگ

یدون ی! مایدن یتو یخوشبختم! خوشبخت تر از هر دختر یلیمن خنیما، _ چرا؟

Page 7: شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6 ت:شوماخ هناقشاع کی ارب ین نزان مرواب !دش زاب میور هب

7 page

www.98iia.com

ن برات : عاشقانه خاموشیک نازنی

نه! چرا؟ +

!رو کنار خودم دارم چون تو _

بگه که من مانعش شدم و یزیزل زد و خواست چ هام چشم یتو یقدردان با:ادامه دادم

تو، نتونم زنده یقدر دوستت دارم که باین ینه! ول ای یدونم خبر دار ینم_!بمونم

!دختر خوب؟ هیحرفا چ نینگو. ا یچیه گهی! دشیه +

از من، ریبفهمم غ یبه حالت اگه روز یوا مایگم؟ ن یخب مگه دروغ م _!یرو دوست دار یا گهیکس د

.شدم الیآروم و مردونه و من، باز هم وارد عالم خ د،یخند

رو دوست داشته باشم؟ مگه زده به سرم؟ یا گهی! من کس د؟یگ یم یچ +

!موقع بزنه هی دیخب... شا _

.یکه تو کنارم باش یافته! اون هم وقت ینم یاتفاق نیوقت همچ چیه +

!قول بده _

بهم؟ یشک دار +

رو از خواد تو یم یکیکنم یدلم آشوبه، همش فکر م یمعلومه که نه! ول _!رهیمن بگ

Page 8: شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6 ت:شوماخ هناقشاع کی ارب ین نزان مرواب !دش زاب میور هب

8 page

www.98iia.com

ن برات : عاشقانه خاموشیک نازنی

قسم که نمونیدم. به عشق پاک ب ینکن! قول م تیو اذر باشه! خودت + یجز تو نم یکس چیره! به هیجز تو نمه ب یدختر چیوقت دلم سمت ه چیه

!گم دوستت دارم! خوبه؟

یم شیشونه ها یکه سرم رو رو یزدم و درحال تیرضا یاز رو یلبخندبه جز یا گهیکس د چیگذاشتم، در دلم قسم خوردم که من هم دلم سمت ه

!رود یاو نم

****

؟رو پوشاند. تحمل نداشتمواسه دو ماه میگونه ها یاشک سرد

همش دو ماهه! رمیرم که بم یمن! نم ینکن کوچولو هیگر +

!ادهیز یلیخ _

درکم کن! قول یرفتم. واسه منم سخته ول یباور کن اگه مجبور نبودم نم +لحظه هم فرصت کیکه میباهم صحبت کن انقدر بهت زنگ بزنم دمیم

!یدلتنگ بش ینداشته باش

...آخه _

!شناسه یوقت نم یکه وقت و ب یسفر کار ا نداره!مو ا یآخه و ول +

!اینره، زنگ بزن ادتیقولت یقبول! ولباشه، _

یفرصت بهت زنگ م نیدر اول دم،یفردا صبح که رس چشم، شما امر کن! +هم عاشقش ایزنم! آخه مگه من چند تا وروجک کوچولو دارم که به قدر دن

باشم؟

Page 9: شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6 ت:شوماخ هناقشاع کی ارب ین نزان مرواب !دش زاب میور هب

9 page

www.98iia.com

ن برات : عاشقانه خاموشیک نازنی

که بعد از ییروزها ادیبا هم بودنمون، به یلحظه ها ادی! به دمیخند.دمیخند دیبرگشتنش از سفر، خواهند رس

یول شه؛ یجور تموم م کیعاشقانه یآخر همه داستان ها ه؟یچ یدون یم +من دوست دارم آخر داستان ما متفاوت باشه، خاص! درست مثل خودت...

!وروجک خاص کی

کیداستان عاشقانه با کی شه؟ یم یعنیدوست دارم! یطور نیمنم ا آم! _خاص؟ انیپا

!عاشقانه آرام کینشد نداره. یچی! هشه یم یچرا نشه؟ اگه بخوا +

********

براش افتاده یترسم اتفاق یصداش، لحن خنده هاش! م یتنگ بود! برا دلمازش ندارم. تا االن حدود پنج بار زنگ زده اما یخبر چیوقته ه یلیباشه، خ یشمارش رو م یال هم که هرچزود قطع کرده! حا ییبهانه، خ کیهربار، به

ا رمیگ .شمنگران با یخود یب دیسرش شلوغه. آره! نبا خاموشه! حتما

!دکمه تماس ر و فشردم و باز هم خاموش بود دوباره

عشقمون! خاطره خاطرهکه خاطره بود، یقاب عکس ز،یم یرو د،یچرخ نگاهمبود، خاطره از پاهامون ریکه شهر ز میرفت ییکه باهم به جا یاز همون شب

.بود فتادهین یلعنت ییدوماه جدا نیا نمون،یکه هنوز ب یزمان

Page 10: شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6 ت:شوماخ هناقشاع کی ارب ین نزان مرواب !دش زاب میور هب

10 page

www.98iia.com

ن برات : عاشقانه خاموشیک نازنی

و به شهر نگاه کردم، به ستادمیعکس رو در آغوش گرفتم و کنار پنجره ا قاب یعنیداشتند! گرید کیجدا از یانیکه هرکدام، پا ییها یآدم ها... به زندگ

شه؟ یم یداستان ما چ انیپا

بود! زنگ مای. شماره نامیب رونیباعث شد که از فکر ب لمیموبا sms یصدا هیمتن بلند شب کیمتن بود، کیرو باز کردم، امیزدم اما باز هم خاموش! پ

:شعر کیبه

!مانده است نمیهم !دار؟یدر لحظه د هیگر )

!مانده است نمیهم تو در کوچه و بازار؟! با

ر!به او گفتم شک د،یاز عشق تو پرس هرکه

!مانده است نمیهم !ار؟یمردم، گله از شیپ

.شد، ساکت ماندم ییحرف جدا زمان هر

!مانده است نمیهم ناکرده و اقرار؟! جرم

.ستین ییکس هم نفس غصه تنها چیه

!مانده است نمیهم !وار؟یو دل با در و د درد

!قدم با تو شدن، از نفس انداخت مرا هم

!مانده است نمیهم ،ماریتن خسته ب من

وقت چیهمان که قرار است به خواطرش زنده بمانم! همان که ه ،یامروز تو.خواهد فردا شود یدلم نم

Page 11: شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6 ت:شوماخ هناقشاع کی ارب ین نزان مرواب !دش زاب میور هب

11 page

www.98iia.com

ن برات : عاشقانه خاموشیک نازنی

(!ریشبت بخدارم وروجک من... دوستت

!هیکاف نیمن بوده! هم ادیلبم، پس به یاومد رو لبخند

از دیدونستم! شا یرو نم لشیبودند، دل سیرفت سمت چشم هام، خ دستم!یهم خوشحال دیشا ،یدل تنگ

:لب زمزمه کردم ریز

!ریشب تو هم بخ _ ****

که یدوستم بود، دوست یبه سر در تاالر نگاه کردم، خوشحال بودم! عروس"کایمل" میسال هاست مثل خواهرم دوستش دارم. دوست مشترک من و ن

تاالر درونش نوشته شده بود و نیفرستاده بود که آدرس ا امیپ کیبرام صبح،.اش بروم یاز من خواسته بود که به مراسم عروس .

،ییهوی امیپ نیو ا مینداشت یاز او خبر ما،یمن و نه ن هوقت بود که ن یلیخ.بود بیعج یلیبرام خ

خودم گفتم: باال انداختم و با یالیخ یبا ب ور مها شونه

.هرچه بادا باد _

.نشسته بودم زیسرمبود که یا قهیدق چند .

Page 12: شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6 ت:شوماخ هناقشاع کی ارب ین نزان مرواب !دش زاب میور هب

12 page

www.98iia.com

ن برات : عاشقانه خاموشیک نازنی

هنوز خود یول! باغ تاالر بزرگ و مجلل بود، واقعا محشر و فوق العاده کیو غیج یفکر ها بودم که صدا نیهم یتو. بودند دهیعروس و داماد نرس

!هلهله، فضا را پر کرد. آمدند

!شدم رهیباغ خ یبه در ورود و ستادمیاول مهمان ها ا فیذوق رفتم رد با

….

ینم. که الل شده بود یو زبانم به راست دندیشن ینم ور زیچ چیه مها گوشدفعه چه کیدونم ی! قدرت تفکرم رو از دست داده بودم. نمستمیتوانستم با!افتاد یاتفاق

راست قسم که. به خدا دمشیچشم ها د نیبود! آره، خودش بود! با هم ماینکنار ،یکت و شلوار داماد یمن بود، تو وونهید یمایگم. اون... اون ن یم!کایمل

قدرت. کرد یواضح م میهمانند روز برا ور زیصورت او بود که همه چ فقطا یکنم که دق هضمتونستم ینم ینداشتم؛ حت وحرکت کردن ر یچه اتفاق قا

!افتد یم مبرا هدار

!شیکنارم بود... دوماه پ مایعقب، ن برگشتم

!یبگو دوستم دار _

.تو اول+

!نکن یطور نی! امایعه ن گه،ینه د _

!باشه وروجک کوچولو، قهر نکن. دوستت دارم +

Page 13: شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6 ت:شوماخ هناقشاع کی ارب ین نزان مرواب !دش زاب میور هب

13 page

www.98iia.com

ن برات : عاشقانه خاموشیک نازنی

متوقف شده بود و در مشمار ساعت! زمان برا هیجلوتر، مثل عقربه ثان رفت.کردم یحال داشتم در گذشته سفر م نیع

!یبگو دوستم دار +

دوستت دارم، خوبه؟ _

!فقط؟ نینچ، هم +

:زدم غیج

بگم یم! به کشقشرو دوست دارم! عا وونهید نیمن ا اس!الن هایا یاآه _!وونهید کی وونهی! دموونشیه؟ دآخ

د!کنن یهمه دارن نگاهمون م ،یتر! آبرومون رو برد واشی! شیه +

بشن. خبردار آدم و عالم همهخوام یم اصال... بشنوند بزار _

...جلوتر و

وروجک؟ یکن یم نگاه یبه چ +

که ییایازش سر در آوردم، دن یدفعه ا کیکه ییایخودم، به دن یایبه دن _وجود ایدن یجا چیکه مثلش ه ییایدوست دارم تا ابد درش غرق بشم. دن

!ایدن یتو یخوشبختم! خوشبخت تر از هر دختر یلیمن خنیما نداره.

...جلوتر

به حالت اگه یوا ما،یتو زنده بمونم. ن یقدر دوستت دارم که نتونم باین -!یرو دوست دار یا گهیاز من، کس د ریبفهمم غ یروز

Page 14: شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6 ت:شوماخ هناقشاع کی ارب ین نزان مرواب !دش زاب میور هب

14 page

www.98iia.com

ن برات : عاشقانه خاموشیک نازنی

رو دوست داشته باشم؟ مگه زده به سرم؟ یا گهیمن کس د ؟یگ یم یچ +

!موقع بزنه هی دیخب... شا _

!یکه تو کنارم باش یافته، اون هم وقت ینم یاتفاق نیوقت همچ چیه +

.رهیرو ازم بگ خواد تو یم یکیکنم یدلم آشوبه! همش فکر م _

چیوقت دلم سمت ه چیقسم که ه نمونیدم! به عشق پاک ب یقول م +.گم دوستت دارم یکس جز تو نم چیو به ه یرهجز تو نمه ب یدختر

...جلو تر و

یول شه؛ یجور تموم م کیعاشقانه، یآخر همه داستان ها ه؟یچ یدونیم + کیدوست دارم آخر داستان ما متفاوت باشه، خاص! درست مثل تو... من

!وروجک خاص

خاص؟ انیپا کیداستان عاشقانه با کی شه؟ یم یعنی _

شدن باغ نشدم! همه رفته یبود که متوجه خال عیسر یزمان به قدر گذر نیکرده بود. مثل شالق، به زم دنیشروع به بار یدیبودند، چون بارون شد

.! درست مثل منوونهید کیزد، انگار که دلش گرفته بود، از یم یلیس

ماین ادیکه با ییاز اشک ها یلیبود، نه از بارون، از اشک! س سیخ صورتمبا زانو اوممدم رو زمین، .هاش یباز وونهیخنده هاش و د ادیبا دند،یبار یم!گذشته ها ادیاز ،یاز نامرد دیکش ریهقم اوج گرفت! قلبم ت هق

Page 15: شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6 ت:شوماخ هناقشاع کی ارب ین نزان مرواب !دش زاب میور هب

15 page

www.98iia.com

ن برات : عاشقانه خاموشیک نازنی

کرده بودم آخه خدا؟ ی! چه گناهچرا؟

:زدم ادیشد روبه آسمان فر یکه از ته چاه بلند م ییصدا با

!خدا _

.شد کیتار قعمی یهمانند قعر چاه مابر ایدن ****

!و باز کنر با توام، در ؟یو باز کن! چرا قفلش کردر در +

شکسته خونه روبه در اتاقم، سکوت مسموم مامان یاپیپ یضربه ها یصدا.ومدا یو سکوت خوشم نم یوقت از خاموش چیبود، ه خوب. بود

یرو هام اشک، از چشم ینه هاو دستم نگاه کردم. د یکاغذ تا شده تو به انیکه مرز م یگذشته بود! دو روز نحس! دو روز دوروز. دندیچکیکاغذ م

.زنده و مرده بودنم شکسته شده بود

:ماین یرفت، و صدا یرژه م هام چشم یهنوز... همان صحنه، جلو و

!دوستت دارم وروجک من +

ن او ،ارزش بود یقدر ب نیبود آن عاشقانه آرام؟ ا نیبود؟ ا یگناه من چ چرا؟خاص، یانی! پایمتفاوت؟ آر انین پااو بود نیکه به عشقمون خورد؟ ا یقسم

.ها انیمتفاوت با تمام پا

!یو از جنس خاموش انتیاز جنس خ ،ییاز جنس جدا یانیپا

Page 16: شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6 ت:شوماخ هناقشاع کی ارب ین نزان مرواب !دش زاب میور هب

16 page

www.98iia.com

ن برات : عاشقانه خاموشیک نازنی

که از اشک هایی بار، با چشم نیآخر یعکسمون رو برداشتم و برا قابوقت! چینستم ازش متنفر باشم، هتو ینگاهش کردم. نم ،شده بودند دهیپوش

باشم؟ چرا؟ دیوجود داشته باشم؟ چرا با دیبا یچ یاما از خودم چرا! پس برا

از یکوچک و بزرگ شهیش یها. تکه دمیکوب واریعکس را با قدرت به د قاب ریشده بودند. نگاهم هنوز سمت عکس بود، تصو ختهی، بر کف اتاق راون!ماین

!گرفته بودمو خودم ر میها! تصم شهیبه سمت ش دی. نگاهم چرخدیچرخ و

****

باور. کرده بودند سیخآن را ، یلیهمانند س ،یشکرد. اشک ها باز ار کاغذ یکه جسم سرد و ب نباشد، ایدن نیدر ا گریکوچولو، د کرد که آن وروجک ینم

.ها خاک است خروار انیجانش، حاال در م

آن. ادیبلند، با اشک، با فر یبار خواند، با صدا نیهزارم ینامه را برا یمحتوا.چهره کودکانه، در ذهنش نقش بست

!باشه وروجک کوچولو، قهر نکن +

نظرت؟ه کوچولوعه بسال ستیکوچولو؟ ب یگ یم یچرا ه _

تو زنده یانقدر دوستت دارم که نتونم ب ینه! ول ای یدونم خبر دار ینم _.بمونم

!خاص انیپا کیداستان عاشقانه، با کی شه؟ یم یعنی _

Page 17: شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6 ت:شوماخ هناقشاع کی ارب ین نزان مرواب !دش زاب میور هب

17 page

www.98iia.com

ن برات : عاشقانه خاموشیک نازنی

آن وروجک کوچولو، همان که با گریشده بود! حاال د ریخودش آمد، د به نینبود، در ا شتریسالش ب ستیهمان که هنوز ب د،یخند یم ایخنده اش دن

.وجود نداشت ایدن

شینامه بود. چقدر دست خط وروجک کوچولو یهنوز هم به خط ها نگاهش.قشنگ بود! تا حاال دقت نکرده بود

:کرد به زمزمه کردن نوشته ها شروع

باهات یکه اشتباه ی! شبیاشتباه من از همون شب بود، همون شب لعنت].عاشقت شدمبهت دل بستم و یآشنا شدم، اشتباه

متقاعد یاگه برا واه بودم، اگه نتونستم درکت کنم،منو اگه خودخ ببخش.جور نکردم یبهانه الک کیکردن خودم،

!یباهام بد کرد ،ی! با دلم بد کردیکرد بد

نی! هم؟یدیدفعه فرق کرد، د نیا ی! همش مقدمه... همش خالصه، ولههخاص باشه، انمونیپا یدوست دار یبهم گفت ادته؟ی ،یخواست یرو م

!ها انیپا هیمتفاوت از بق

تونم ازت متنفر باشم، قلبم هنوز هم تو رو ینم یول ،هیباز وونهیدونم د یم.خواد یم

ا یکه اشک و ناراحت یدون یم ینکن، نه برا هیگر رو دوست ندارم! پس لطفا!کس چیه یمن و نه برا

Page 18: شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6 ت:شوماخ هناقشاع کی ارب ین نزان مرواب !دش زاب میور هب

18 page

www.98iia.com

ن برات : عاشقانه خاموشیک نازنی

ی! مگه چه اتفاق مهم بکننرو شونیو زندگد هم بگو خوشحال باشن هیبق به افتاده؟

که هنوز هم اون گوشه ،ینیرو بب میناراحت یدونم هنوز هم دوست ندار یم!دارم یکوچک یجا کیقلبت، یها

!نکن! بخند، بلند بخند ماخ پس

!و حرف عاشقانه مزن نیمنش منکنار

!مزن انهیاسب ساخته از سنگ، تاز به

!را نمیاز شیخاطره عشق پ مپرس

!قمارخانه مزن ریطعنه به پ دوباره

!تو خشک شد در من هیغنچه شب چقدر

!داغ باغ دل من مشو، جوانه مزن تو

!باور کن ست،یجز عشق نه عشق، ب یبها

!حساب، چانه مزن یمعامله ب نیا در

!ارایدرد، یهوا اوریبرکه م ادی به

!حرف عاشقانه مزن ،یبه فکر من اگر

!وروجک کوچولو

*****

Page 19: شوماخ هناقشاع کی :باتک مانdl.98iia.com/uploads/yek_a..kh.pdfpage 6 ت:شوماخ هناقشاع کی ارب ین نزان مرواب !دش زاب میور هب

19 page

www.98iia.com

ن برات : عاشقانه خاموشیک نازنی

...شعمر همـ هیکه وونهیاون د مثل

!عقربه ساعت شد به رهیخ

...مروزم نباش هیکه یاون شدم

!گن اگه مرد، راحت شد یم همه

( یخفگ /مسعود صادقلو )

..پایان... .

"یاحق"

رهاعلیخانیگرافیست: جهت دانلود رمان های بیشرتوعضویت درانجمن www.98iia.com مراجعه کنید.