Haft Gonah Kabiereh.

7
)) ا ا اﷲ ّ (( ﺮه ﻨﺎه ازﺪﮔﺎر ﻣﺎی ا: ﻮﻮ ﭘﺎﻮﻮ ﯿ ﻮﻂ اف دی : ﻤﺪرﺿﺎ ﻣﺎ ﺳﺎ وب : WWW.BOOKLAND.VEB.IR ا ﺮوﯿﮏ : WWW.PAEEZ_1368@YAHOO.COM PDF created with pdfFactory trial version www.pdffactory.com

description

Paolo

Transcript of Haft Gonah Kabiereh.

Page 1: Haft Gonah Kabiereh.

م(( ن ا )) ّ م اهللا ا ره ناه ت

و:ا ی ما دگار از و و و ی پاط و ی دی اف ه مدرضا: ه

: وب سا ماWWW.BOOKLAND.VEB.IR

یک رو ل ت ا :

[email protected] PDF created with pdfFactory trial version www.pdffactory.com

Page 2: Haft Gonah Kabiereh.

هفت گناه کبیره اثر پائولو کوئیلو تدوین کرد تا تمایالت گناھان کبیره را در آغاز مسیحیت، راھبی یونانی به نام اواگریو ُد پونتو. گناھان کبیره در واقع ھفت تا نبودند، ھشت تا بودند

ارتکاب ھرکدام از این گناھان، ...). پرستی است ن گناه، شکمعجیب است که در فھرست اواگریو، شدیدتری(منفی اصلی انسان را تعریف کند

را به فھرست اضافه کرد، » حسد«در قرن شانزدھم، پاپ گرگوری اولین تغییرات را در این فھرست ایجاد کرد؛ . توانست کار ما را به دوزخ بکشاند می

شد دیگر گناه محسوب نمی» اندوه« دوباره نوشتند و در فھرست جدید، در قرن ھفدھم، این فھرست را. را با ھم ادغام کرد» بطالت«و » غرور«اما

ی ھرکدام از این گناھان بنا به تعاریف مختلف، درباره. دھیم فھرست امروزی را مبنای ھفت بخش آینده قرار می. داد» تنبلی«و جایش را به

.نویسم می

غرور

.آید خودبینی، نخوت، گستاخی می به معنای تکبر،Superbia ی التین غرور از واژه. نام مؤنث:تعریف در فرھنگ لغت

به (بر خالف فرمان نخست از ده فرمان است . احترام به نفسی که از حد خارج شود و باالتر از عشق به خدا قرار گیرد:تعریف کلیسای کاتولیک

.شد) ابلیس(سیفر و ھمین احساس بود که سبب طغیان مالیک و سقوط لو ،)جز من خدایی نخواھی داشت

دویدند و کارمندھا در صف ایستاده بودند نوآموزھا این طرف و آن طرف می. استاد اعظم توفوکو متوجه شد که صومعه شلوغ است:در حکایات ذن

.تا از کسی استقبال کنند

»چه خبر است؟«: پرسید

».اند و مایل به مالقات شما ھستند کی، حاکم کیوتو وارد شدهکیتاگا«: ای به او داد که رویش نوشته بود سربازی نزد استاد آمد و برگه

».با این آدم حرفی ندارم«: استاد گفت

.ی روی برگه را خط زد و دوباره آن را به استاد داد چند دقیقه بعد، حاکم آمد، عذرخواھی کرد، نوشته

».کیتاگاکی تقاضای مالقات دارد«: این بار رویش نوشته بود

».اند خوش آمده«: ی توفوکو گفت استاد ذن صومعه

بر ھواپیمای لینکلن نقش شده بود، ھمان موقع که ٢٠٠٣این شعاری بود که روز یکم ماه مه سال . »مأموریت به انجام رسید «:بر ناو ھواپیمابر

امروز . نفر بود٢١٧ربازان امریکایی آن روز، تعداد تلفات س. جمھور بوش اعالم کرد که جنگ و عملیات نظامی در عراق به پایان رسیده است رئیس

. نفر بیشتر است٢٧٠٠نویسم، تعداد این سربازھا از که این متن را می

ھایی وقتی کسی سعی کند بفھمد شما چه کسی ھستید و از امور ثانوی برای مقایسه استفاده کند، به پوسته «:سالتز از نظر ادین شتاین

یا درست نیست که خودتان را دوست فالنی، پسِر بھمانی، مدیر فالن جا،. اشتن، وابسته به ھم ھستندکند که برای معنا د خالی دست پیدا می

.شاغل به این یا آن کار تعریف کنید

د ھایی از کسی که سعی دار ھایی که معموًال تیره و تار و ناقص ھستند، جنبه جنبه. کنیم ھایی از خودمان را کشف می زیرا با این روش، فقط جنبه

.ی دیگران، خودش را نشان بدھد به ھزینه

».شود ھای ما به روی معنایی بزرگتر باز می کند و چشم چیز معنا پیدا می ی ما با خداست؛ از آن به بعد، ھمه ی ممکن، رابطه تنھا رابطه

. در واقع بیمار استرسد، اما کند بزرگ به نظر می آنچه باد می. بادسری است غرور عظمت نیست،:از نظر اوگوستین قدیس

. بھتر است جام را لبریز نکنیم تا مجبور نشویم وزن سنگین آن را حمل کنیم:پندی از دائو ِد جینگ

.شود تیغ آن زود کند می اگر کاردی را بیش از حد تیز کنیم،

.ھا را امن نگه دارند توانند آن اگر خانه پر از زر و یشم باشد، صاحبانشان نمی

.تردید شر به دنبال خواھد داشت فتخار به تکبر بینجامد، بیوقتی ثروت و ا

.کند که به محض انجام آن وظیفه، به درون گمنامی واپس بنشینیم شود، حکمت حکم می کم پرآوازه می دھیم و ناممان کم وقتی کاری را انجام می

آز: ی دوم گناه کبیره

لئامت، بدجنسی شیفتگی زیاد نسبت به پول، خساست،: مؤنث، نام Avaritiaی التین از واژه: تعریف در فرھنگ لغت

میل و .) ات طمع نکن ی ھمسایه به خانه. ات طمع نکن به زن ھمسایه(بر خالف فرمان نھم و دھم از ده فرمان است : تعریف کلیسای کاتولیک

.تمنای بیش از حد نسبت به لذات یا مال دنیا

.خواھد چیز را می خواھد، حریص و آزمند ھمه خواھد، ثروتمند زیاد می ی می فقیر ھمیشه چیز:از نگاه سنکای فیلسوف

ھای شیطان در قلم سرشار از عشق به جھان است و روحم از وسوسه. مرد مقدس«: نوآموزی به رئیس دیر گفت: حکایتی از کشیشان صحرا

»ام چیست؟ گام بعدی. امان است

ی بیمار، دید که کشیش بعد از تسلی دادن خانواده. ات بیمار محتضری برود که نیازمند تدھین بودرئیس دیر از شاگردش خواست ھمراه او به مالق

.ی خانه صندوقی ھست در گوشه

PDF created with pdfFactory trial version www.pdffactory.com

Page 3: Haft Gonah Kabiereh.

»داخل آن صندوق چیست؟«: پرسید

وشیدن این کرد که موقعیت مناسب برای پ خرید، ھمیشه فکر می چیز می ھمه. ھایی که عمویم ھرگز نپوشید لباس«:ی بیمار گفت برادرزاده

».شان داخل این صندوق پوسید آید، اما ھمه ھا پیش می لباس

ھا استفاده کن، وگرنه ھای معنوی داری، ھمین االن از آن اگر در قلبت گنجینه. آن صندوق را از یاد نبر«: رفتند، کشیش به شاگردش گفت وقتی می

».پوسند می

فروختند و مطمئن بودند که دنیا عوض خریدند و می دالالن سھام می:١٩٩٧سال ی بحران اقتصادی کشورھای شرق آسیا در متنی درباره

به آسیبی که به وجه رایج مالزی وارد . کردند کردند و رشد ثروتشان را تماشا می گذاری می شود، چرا که فقط باید مدام بیشتر سرمایه نمی

دادند که با آن زمانی که باید توضیحی به تمام کسانی می. ی اقتصادی ناپدید شد میلیارد دالر از چرخه٥٠٠ناگھان . دادند کردند، اھمیت نمی می

.اما در واقع، خودشان بازار بودند» .تقصیر بازار است«:شان ناگھان به باد رفت، گفتند ھمه بدبختی این ھمه سال پول جمع کرده بودند و سرمایه

من آمدم اینجا تا چند تا روح «: مرگ گفت. کردند تا در رودخانه الماس پیدا کنند ھیجان کار میکردند که با مرگ و آز مردانی را تماشا می: مرگ و آز

».یک سوم این افراد را به من بده تا بروم پی کارم. با خودم ببرم

».دھم ھیچ چیز به تو نمی. ی منند ھا مال منند، برده این«: آز گفت

.مردھا یکی یکی شروع کردند به مردن. مرگ عصای سحرآمیزش را به آب زد و آب مسموم شد

»ھای مرا دزدیدی؟ چرا برده«: آز با عصبانیت داد زد

».برای اینکه ھیچ کدامشان را به من ندادی«: مرگ گفت

ء ی متوسط سو از حرص و آز طبقه. کشیدن دیگران است شان در تولید، انگلند و ھدفشان به برده ھا به خاطر ناتوانی یھودی:یک سخنرانی

).سازی ھولوکاست که منجر به مرگ شش میلیون یھودی شد آدولف ھیتلر، در زمینه. (کنند استفاده می

مشیت ازلی، مرا مسئول . نام داشتند» امراض«ھای خود را برای انسان فرستاد که پروردگار پیک: ھا پیش گفت خاخام موشه بن میمون، قرن

ی قدرت شدن، یا میل به اشتھار مرا مباد که حرص و آز یا تشنه. نم ھمیشه راھنمای من باشدک باشد که عشق به آنچه می. ھا کرد سالمت آن

.کور کند و از یادم ببرد که ھدف انسان بخشیدن بھترین بخش وجودش به دیگران است

ج طعم اصلی به کام آسیب پن. کند ھا را کر می پنج نوای اصلی گوش. کند انسان را کور می پنج رنگ اصلی چشم: پندی از دائو د جینگ

.کند رقابت تمایالت وحشیانه و خشمگین را در قلب بیدار می. رساند می

زند و ترجیح انسان فرزانه امور سطحی را پس می(...) به ھمین دلیل . زند آید، به خاطر موانع خطرناک، آسیب می اموالی که سخت به دست می

.دھد به اعماق شیرجه بزند می

شھوت

به معنای فراوانی در گیاھان، و آبدار . به معنای ھرزگی، ھوسرانی، شھوترانیLuxuriaی التین نام مؤنث، مشتق از واژه: فرھنگ لغتتعریف در

.ھا نیز ھست بودن میوه

مت شود که در خد این تمنا و رفتار متعاقب آن ھنگامی مفرط محسوب می. تمنای مفرط نسبت به لذات جنسی:تعریف کلیسای کاتولیک

عفتی را مرتکب گناه بی(بر خالف فرمان ششم از ده فرمان است . اھداف الھی نباشد؛ یعنی تقویت عشق متقابل میان زن و شوھر، و آوردن فرزند

.)نخواھی شد

.آورتر از قدرت نیست ھیچ چیز شھوت: از نظر ھنری کیسینجر

زدند که سر راه انسان ظاھر ھایی حرف می ی وسوسه درباره. به خانه برگشتند چو و وو بعد از یک ھفته مراقبه در صومعه، :در داستانی بودایی

.شود می

چو زن را بر دوش گرفت و به طرف دیگر رود رساند و به سفر با دوستش . زن زیبایی منتظر بود تا از رودخانه بگذرد. ای رسیدند به ساحل رودخانه

.ادامه داد

».ممکن بود گناه را به روحت راه بدھی. ف زدیم و بعد تو آن زن را به دوشت گرفتیاین ھمه از وسوسه حر«: باالخره وو گفت

اما تو انگار ھنوز داری او را . آن زن را از رودخانه گذراندم و آن طرف رودخانه گذاشتمش زمین. ووی عزیزم، من رفتاری طبیعی کردم«: چو جواب داد

».احتمال گناه تو بیشتر است. کنی حمل می

اگر در آوردن . در واقع اغراق است. گیرم فرانک سوییس می٣٥٠ برای اینکه یک ساعت با مردی بگذرانم، :ر خاطرات یک زن بدکارهاز دفت

ی شود یازده دقیقه رابطه ی مسائل پیش پا افتاده و لباس پوشیدن را، کل این مدت می ھا را حساب نکنیم و تظاھر به محبت و صحبت درباره لباس

.جنسی

با این فرض که ( ساعته ٢٤به خاطر این یازده دقیقه است که در یک روز . کشد گردد که فقط یازده دقیقه طول می دنیا دور چیزی می. ه دقیقهیازد

PDF created with pdfFactory trial version www.pdffactory.com

Page 4: Haft Gonah Kabiereh.

ھا را تحمل ی بچه دھند، گریه خانواده تشکیل می کنند، ، مردم ازدواج می)ی زن و شوھرھا ھر روز عشقبازی کنند، که مزخرف است و دروغ ھمه

ی ژنو بزنند، برای ھا چرخی دور دریاچه کنند با این آرزو که با آن اند خانه، به صد تا زن دیگر نگاه می دھند که چرا دیر آمده کنند، مدام توضیح می یم

شان گی زناشوییدھند تا جبران کمبودشان را در زند ھا پول می تر، به فاحشه ھای گران ھایشان لباس خرند و برای زن ھای گران می خودشان لباس

ھای ورزشی، پورنوگرافی، قدرت را ھای غذایی، باشگاه آرایش، رژیم ھمین یازده دقیقه، صنعت عظیم لوازم. دانند این کمبود چیست بکنند و نمی

یک . زنند ورزش حرف میاز کار و پول و. زنند ھا حرف نمی ھا، اصًال راجع به زن برخالف تصور زن شوند، و وقتی مردھا دور ھم جمع می. گرداند می

.جای کار تمدن ما ایراد اساسی دارد

میلیارد ١٢ تا ١٠زند که فقط سود بخش پورنوگرافی اینترنت، بین ویلیام لیون، از ائتالف آزادی بیان، تخمین می):٢٠٠٢در سال (شھوت و اعداد

افزاری به این ی فروشندگان محصوالت ویدئویی و نرم ، اتحادیه١٩٩٩در سال . دالر در سال است که خیلی باالتر از سود شرکت میکروسافت است

. ھای بسیار پرخرج ھالیوود بیشتر است میلیارد دالر بوده، که از درامد اغلب فیلم١/٤ھای پورنوگرافی، حدود ی فیلم نتیجه رسید که فروش یا اجاره

). و تحلیلی کاسلون ھای تجزیه پرونده: منبع(

. روح حساس و جسم حیوانی را یکجا نگه دارید تا از ھم جدا نشوند:یدگو دائو ِد جینگ می

.نیروی حیاتی را مھار کنید تا بار دیگر به نوزادی مبدل شوید

.شوید آشوب می اگر تخیالت اسرارآمیز را از خیال خود برانید، آنگاه بی

.ھای روشنفکرانه نباشید خود را پاک کنید و برای رازھا به دنبال پاسخ

.کند بخشد و زندگی را حفظ می ی ذھن نفوذ کند، نخواھید شناخت آنچه را زندگی می قتی حس تشخیص به چھار گوشهو

این . اما در جستجوی اقتدار نیست دھد، فرمان می. اما در تمنای سپاس نیست رساند، سود می. بخشد، مدعی مایملکی نیست آنچه زندگی می

».فیت اسرارآمیزکی « گویند ھمان است که به آن می

خشم

. به معنای غیظ، خشم، غضب، خروش، میل به انتقامIraی التین نام مؤنث، از واژه:تعریف در فرھنگ لغت

تواند نصیب خودش شود، بلکه اگر کسی بگذارد نفرت در قلبش بذر بپاشد، خشم می خشم فقط بر دیگران وارد نمی:تعریف کلیسای کاتولیک

.باید بپذیریم که مجازات و اجرای آن با خداست. رسد ب کار فرد به خودکشی میدر این صورت اغل. شود

بیا «: شان گفت یکی. زدند کردند، روزی با ھم گپ می دو مرد خردمند که در معبدی در صحرای بزرگ افریقا زندگی می:در کتاب حکمت پیشینیان

».کنیم دھد، درست درک نمی یالی را که انسان را شکنجه میوگرنه ام ھا دور نیفتیم، ی آدم با ھم دعوا کنیم تا از بقیه

».دانم چطور باید دعوا کرد نمی«

بعد . نه، مال خودم است: دھم من جواب می. مال من است: گویی گذارم و تو می من این آجر را اینجا این وسط می. کنیم خوب، این کار را می«

».شویم کنیم به بحث و باالخره دست به یقه می شروع می

فکر . آجر مال خودت. وقتمان را سر این کار تلف نکنیم«: باالخره دومی گفت. یکی گفت آجر مال من است، دیگری قبول نکرد. ھمین کار را کردند

».شود سر اشیا دعوا کرد نمی وقتی آدم بداند که روحش فناناپذیر است،. دعوا فکر خوبی نبود

سال را زیر نظر قرار داد و رفتارشان را ٦٤ تا ٤٥ زن و مرد بین ١٣٠٠٠ یانیس ویلیامز به مدت شش سال، :ی آزمایشگاھی در یک مطالعه

شوند که با ی قلبی می شوند، سه برابر بیشتر از کسانی دچار حمله شدت و به کرات عصبانی می و کشف کرد که افرادی که به مطالعه کرد،

).٢٠٠٠ویلیامز، . (دشون رو می آرامش بیشتر با مشکالت روبه

غلظت باالی آدرنالین منجر . ریزد ی خشم، بدن انسان حجم زیادی ھورمون آدرنالین به داخل خون می افتد که در ھر حمله این اتفاق به این علت می

روز دو مشکل منجر شود که تواند به ب تکرار این حمالت می. شود ھای خونی و افزایش فشار خون می به افزایش ضربان قلب و ھمزمان، انقباض رگ

خشم و نفرت، احساسات بالون،: منبع(ھا ھای چربی داخل رگ نوسان تپش قلب و آماس ناگھانی ذخیره: ی قلبی است معموًال مسبب حمله

).منفی

: آورم قدیسان فریاد برمیبه سوی ! انتقام! انتقام! خواھم جز انتقام چیز دیگری نمی مادام که توانی در قلبم ھست،:در موسیقی پاپ برزیلی

)لوپیسینو ُردریگز. (آنکه ھرگز مکانی برای آرمیدن داشته باشید غلتند، بی ھایی که بر جاده می باید بغلتید ھمچون سنگ

از دست دشمنم عصبانی بودم، به او نگفتم و خشمم بیشتر . از دست دوستم عصبانی بودم، به او گفتم و خشمم رفت:از زبان ویلیام بلیک

.شد

افزارھا استفاده او فقط ھنگامی از این جنگ. آیند افزارھا، ابزارھای شر ھستند و مطلقًا به کار شاه خردمند نمی تمام جنگ:پندی از دائو ِد جینگ

.خواھد افزارھا را نمی نھد؛ پیروزی با زور جنگ او آرامش و آسودگی را ارج می. کند که ضرورت ایجاب کند می

برد، سزاوار حکومت بر یک برد، و آنکه از کشتن لذت می ھای دیگر لذت می افزارھا، عالمت آن است که انسان از کشتن انسان الزم دانستن جنگ

.امپراتوری نیست

PDF created with pdfFactory trial version www.pdffactory.com

Page 5: Haft Gonah Kabiereh.

اگر بخواھیم . نخست باید بلندش کنیم اگر بخواھیم شکستش بدھیم،. خواھیم کسی را ضعیف کنیم، نخست باید به او قدرت بدھیم وقتی می

.نامند این را بصیرت محیالنه می. نخست باید ھدایایی به او بدھیم کنیم،محرومش

.کند گونه است که فروتن و ضعیف، بر قلدر و نیرومند غلبه می این

پرستی شکم

.پرخوری و پرنوشی بیش از حد، ولع، حرص. gulaی التین نام مؤنث، از واژه: تعریف در فرھنگ لغت

اکراه انسان باید از غذاھایی که برای سالمت مضر است،. ھا فرط به لذات وابسته به خوراک یا آشامیدنی میل م:تعریف کلیسای کاتولیک

.شود و گناھی کبیره است مستی سبب زوال شعور می. انسان نباید بیش از ھمراھانش به غذا توجه و میل نشان دھد. داشته باشد

.بلعد معنای آن است که چیزی از درون ما را میپرستی بیماری است؛ به شکم:از نظر پیتر ِد وریس

ھا خرسند صاحبخانه که از حضور کشیش. ھا را به غذا دعوت کردند رفتند که آن ی اسکتا با راھبی می رئیس صومعه:در کتاب حکمت پیشینیان

.بود، دستور داد بھترین غذاھا را بیاورند

.دیگر چیزی نخورد. اشت و آرام جویدوقتی غذا آمد، نخودی برد. دار بود اما راھب روزه

دار بودی، بار بعد که روزه. روی، تقدست را به توھین و ریاکاری مبدل نکن برادر، وقتی به مالقات کسی می«: موقع رفتن، رئیس صومعه به او گفت

».دعوت کسی را به غذا قبول نکن

پزی را با نوارھای کف ظرف کیک. ھا را به قطعات بسیار کوچک ریز کنید جگر و قارچ. دجگر غاز را کامًال تمیز کنی: دستور طبخ جگر غاز با قارچ خوراکی

یکی درمیان قطعات جگر و قارچ را به ھمین ترتیب،. به گوشت فلفل و نمک بزنید و روی آن را با قطعات قارچ بپوشانید. بسیار نازک گوشت بپوشانید

ی سنگینی روی بعد وزنه. دقیقه در فر بگذارید٦٠ تا ٥٠ خمیر نان بپوشانید و ظرف را به مدت روی ظرف را با. یکی در میان روی ھم قرار دھید

.خوراک بگذارید تا غذا را فشرده کند

میلیون نفر کاھش ٤٤٠ میلیون نفر کنونی، احتماًال به ٧٧٧، از ٢٠٣٠ تعداد گرسنگان کشورھای در حال توسعه، در سال :گرسنگی در جھان

مقرر شد که تا ١٩٩٦در سال ( گذاشت، تحقق نخواھد یافت ١٩٩٦ به معنای آن است که ھدفی که سازمان غذای جھانی در سال این. یابد می

ی زیر صحرای ھای بزرگ، منطقه از دغدغه). میلیون نفر بود، نصف شود٨١٥ که ١٩٩٢ تا ١٩٩٠ھای ، جمعیت گرسنگان جھان در سال٢٠٣٠سال

: منبع(میلیون نفر برسد ١٨٣ میلیون نفر کنونی فقط به ١٩٤ از ٢٠٣٠ی مزمن، در سال رسد جمعیت دچار سوءتغذیه یافریقاست، چراکه به نظر م

)٢٠١٥/٢٠٣٠سوی به«: ی کشاورزی جھانی گزارش سازمان غذا و کشاورزی ــ نشریه

شروع کرد به خوردن یک نان؛ نانوا او را کتک زد و . رفتاویس در لباس مبدل یک گدا نزد نانوا . خواست اویس را ببیند نانوایی می:حکایت صوفیان

.به خیابان انداخت

»!خواستی ببینی دیوانه، این فردی که بیرون کردی، ھمان استادی است که می«: یکی از شاگردان اویس از راه رسید و داد زد

.و شاگردانش را به صرف غذا دعوت کنداویس از او خواست خودش . نانوا شرمنده شد و پرسید برای طلب بخشش چه باید بکند

.ھا را به خانه برد و به غذایی عالی مھمان کرد نانوا آن

تواند ثروتی را خرج ناھار من کند، این مرد می. دھیم گونه از انسان بد تشخیص می انسان خوب را این«: اویس در وسط ناھار به شاگردانش گفت

».نی را صرف سیر کردن شکم فقیری کندتواند تکه نا چرا که من مشھورم، اما نمی

اما فضای خالی درون چرخ است که امکان اتصال آن را به ارابه . سازند شوند و چرخی را می سی پره به ھم متصل می:پندی از دائو ِد جینگ

خالی در و پنجره قابل استفاده اتاق بدون فضای . آید اگر فضای خالی داخل سفال نباشد، جام به کاری نمی. جامی از سفال بسازید. دھد می

.نیست

.کند ای ساخت، اما فضای خالی درون شیء است که آن را مفید می توان شی می

حسد

ی درد و خشم؛ احساس عدم رضایت از خوشبختی و موفقیت فرد دیگر؛ میل به داشتن آمیزه. invidiaی التین از واژه:تعریف در فرھنگ لغت

.آنچه دیگران دارند

در نخستین بار در سفر آفرینش کتاب مقدس، ). دوزی ات نمی ی ھمسایه تو چشم به خانه(بر خالف فرمان دھم است : کلیسای کاتولیکتعریف

.شود داستان قابیل و برادرش ھابیل ظاھر می

PDF created with pdfFactory trial version www.pdffactory.com

Page 6: Haft Gonah Kabiereh.

اما از قابیل و ش خشنود بود،ا خداوند از ھابیل و قربانی«: پرسد ی این بخش از کتاب مقدس می شاگردی از استادانش درباره:حکایت کلیمی

»چرا خشمگینی و چرا چھره فرو انداختی؟: پس خداوند به او گفت. فروانداخت قابیل بسیار خشمگین شد و چھره. اش خشنود نبود قربانی

:استادان جواب دادند

» یا برای آنکه قربانی برادرت را پذیرفتم؟ چرا خشمگینی؟ آیا به خاطر آن است که قربانی تو را نپذیرفتم،: پرسید خدا باید از قابیل می«

. اما باید حسد را واکنشی انسانی نیز دانست. است» ویرانی«و » تحلیل و فساد«، »حسد«افعال وابسته به : از نظر زوئنیر ونتورا ی خبرنگار

ھا به درجات مختلف حسد را ی انسان ھمه این است که فرض کنیم گویند بھترین شیوه برای مبارزه با آن، ی حسد، می تمامی نظریات درباره

.کنند احساس می

ی بلندتری خواھند من به پستی کشیده شوم، این است که تالش کنم به قله ھایی که می بھترین انتقام از آن: نویسنده از نظر ُجوانی پاپینی

فرد واقعًا خردمند از این ھم . دی برای باال رفتن نداشته باشمی زیا خواھد روی زمین بمانم، انگیزه ی کسی که می شاید بدون انگیزه. پرواز کنم

بدین ترتیب، . کند ھایی که نور بر صورتش ایجاد کرده استفاده می از بدنامی خودش برای ویرایش بھتر تصویرش و حذف کردن سایه: رود تر می پیش

.شود فرد حسود بی آنکه بخواھد، ھمکار تکامل او می

شود که سعی ق و دانشمندی به نام دکتر ویلیام شلتون، حسد واکنشی است که در میان بازندگانی برانگیخته می از محق:حسد و اخالق

وضع وقتی . از واقعیت فرار کنند» عدالت اجتماعی«، و »افکار شریف«، »ھای اخالقی ارزش«ای برای احیای کنند با پنھان شدن در پس مبارزه می

آموزان و دانشجویان را شرطی کند تا از تمام کسانی که موفقند، متنفر باشند و ھر کند دانش سعی میشود که نظام آموزشی خطرناک می

آموزان در اثر این شرطی از آنجا که تالش برای رسیدن به موفقیت در ذات بشر است، دانش. موفقیتی را به فساد و انحطاط اخالقی نسبت بدھند

دھد و توانایی ھای اضطرابی را افزایش می کند، متنفر شوند و این بحران ھا را خوشحال می از آنچه آنشوند تا شدن، گرفتار فرایندی منحط می

.کند نوآوری را کم می

کرد، وسوسه دو سال بود که سعی داشتند راھبی را که در صحرا زندگی می. شیاطین به شکایت نزد شھریار تاریکی رفتند:شیطان و شیاطین

.کنند

».ن و ھرچه در چنته داشتیم پیشنھاد کردیم، اما اثر نداشتبھش پول و ز«

».بیایید یادتان بدھم در این جور مواقع چکار کنید. کارتان را خوب بلد نیستید«: شیطان جواب داد

:جمعی به غار راھب رفتند و شیطان در گوش راھب زمزمه کرد بعد دسته

».دوستت ماکاریوس ھمین االن اسقف اسکندریه شد«

.ھب ھمان موقع شروع کرد به ناسزا گفتن به آسمان و زمینرا

.تر از آن بودند که آدمیان درکشان کنند تر، نافذتر و عمیق خردمندان بزرگ اعصار کھن اسرارآمیزتر، فوق طبیعی:پندی از دائو د جینگ

نخورده به دست انسان، فارغ از ھمچون چوب تراش. دندھشیار بو گذرد، کرده به خاطر آب شدن برف زمستانی می ھمچون انسانی که از رود طغیان

.تظاھر بودند

تواند آرام شود و آرام بماند؟ آن کس که راه کمال تواند از راه متانت و فروتنی، آنچه را ناب نیست، به تدریج کامل کند؟ چه کسی می چه کسی می

.خواھد سرشار از چیزی باشد کند، نمی را طی می

تنبلی

. آسایی کراھت از کار، کاھلی، تن. Prigritiaی التین نام مؤنث، از واژه:ھنگ لغتتعریف در فر

شان را با عرق جبین به دست آورند و ھمواره به فکر نتایج سھل جنبند، باید نان روزانه ای که می تمامی موجودات زنده:تعریف کلیسای کاتولیک

.شود کشد و منجر به اندوه و افسردگی می نوی، که روح را به انحطاط میتنبلی یعنی فقدان تالش جسمی یا مع. و فوری نباشند

: مرد سفیدپوشی نزدیک شد و گفت. خوان ھمین که مرد، دید در جای زیبایی است، مرفه و سرشار از لذاتی که ھمیشه آرزو داشت:از حکایات

»...خواھی برایت فراھم است، غذا، لذت، تفریح ھرچه می«

حاال . خواست کردم ھرکاری دلم می«: ھا تفریح، مرد سفیدپوش را پیدا کرد و گفت بعد از سال. خواست کرد ھرکاری دلش میخوان با خوشحالی

».کاری به من بدھید تا احساس مفید بودن کنم

».اینجا کاری نیست. توانم به تو بدھم متأسفم، اما کار تنھا چیزی است که نمی«: مرد سفیدپوش گفت

».دھم مرا ببرید به جھنم ام سر برود؟ ترجیح می د تا ابد باید حوصلهگویی یعنی می«

»کنی االن کجایی؟ پس فکر می«: مرد سفیدپوش در گوشش زمزمه کرد

زمینی حاضرآماده، تندخوانی و ماشین ی سیب جامعه چگونه دوام بیاورد اگر فقط به فکر غذای یخزده، عکس فوری، پوره:از نظر وینی آلبرت

ست؟حساب ا

خواھند از مشکالت کند و ھم کسی که حاضر نیست کار کند، رفتار مشابھی دارند، می کسی که بیش از حد کار می:شناسی تنبلی جامعه

.ھای زندگی طبیعی فکر کنند ی حقیقت و مسئولیت خواھند درباره ھا فرار کنند، نمی ذاتی انسان

شود ھمواره یک تنبلی در رفاه، که بھث می: یابد به شکل تجلی می. ین موانع بیداری روح استتر بنا به سنت، تنبلی از اصلی:از نظر آیین بودا

و تنبلی تلخی، وقتی ھیچ چیز برایمان مھم نیست و دیگر بخشی از این دنیا . کنیم انگیزگی می تنبلی دل، وقتی احساس یأس و بی. جا بمانیم

PDF created with pdfFactory trial version www.pdffactory.com

Page 7: Haft Gonah Kabiereh.

.نیستیم

دھد، با فقدان آن که چیزی از دست می. کند انسان درستکار با تقوا سازش می. دھد راه تطبیق می سالک خودش را با :پندی از دائو د جینگ

آن که تسلیم فقدان شود، فقدان او را . پذیرد تقوا انسان درستکار را می. کند پذیرد کسی را که با راه سازش می راه با شادی می. کند سازش می

.کند جذب خویش می

ارزد؟ آید؟ شور زندگی کجاست؟ این ھمه تالش به زحمتش می شوق و الھام از کجا می: پرسیم اغلب از خود می:٢٠٠٧پس، در پایان سال

خواستم ام را تأمین کردم، رفتار خوی داشتم، اما باز ھم به جایی که می تمام سال سعی کردم مرزھایم را پشت سر بگذارم، روزی خانواده

.نرسیدم

کند، تأمل بر آنچه او را متحول می. یداری فرایندی طوالنی است و باید مراقبه را با کار متعادل کرد برای رسیدن به مقصدداند که ب آور نور می رزم

بله، شاید ھمه کار را درست انجام داده باشیم و نتیجه ملموس . کنشی را در خود دارد این پرسش بذر انفعال و بی: آنچه به دست نیاورده نیست

.به یقین در مسیر مشخص خواھد شد، به این شرط که االن تسلیم نشویم. ئنم که نتایجی در کار استنباشد، اما مطم

پایان اگه در مورد این کتاب یا به طور کلى درمورد وب نظرى دارین حتما حتما . امیدوارم لذت برده باشین

.اعالم کنید چون نظرات شما باعث دلگرمى بنده است

ir.paulocoelho.www:// http :منبع تهیه متن کتاب

PDF created with pdfFactory trial version www.pdffactory.com